کد مطلب:311998 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:259

جهیزیه حضرت زهرا (علیها السلام)
عمار و چند تنِ دیگر از اصحاب رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلّم) مأمور شدند جهیزیه عروس را از بازار تهیه كنند، آنها نیز به بازار آمده، وسایل مورد نیاز این زوج خوشبخت و بافضیلت را خریداری كردند.



جهیزیه دختر پیغمبر (صلّی الله علیه وآله وسلّم) عبارت بود از:



1ـ چارقد، 1 عدد



2ـ لنگ، 2 عدد



3ـ قطیفه مشكی، 1 عدد



4ـ چادر پشمی، 1 طاقه



5ـ بالش، 4 عدد



6ـ بوریا، 1 تخته



7ـ قدح چوبی، 1 عدد



8ـ كوزه گلی، 1 عدد



9ـ مشك آب، 1 عدد



10ـ تنك آبخوری، 1 عدد



11ـ تخت خواب چوبی (چوب خرما)، 1 عدد



12ـ طشت رختشویی، 1 عدد



13ـ آفتابه، 1 عدد



14ـ دستاس، 1 زوج هیچ یك از مورخان جهیزیه را بیشتر از این صورت نداده اند و بلكه گروهی كاسه و تشت رختشویی و چند چیز دیگر را هم به قلم نیاورده اند. از تختخواب در كتاب های شیعی نام برده شده و در بعضی از تاریخ های سنی نیز جزو سیاهه دیده می شود.(1)



در نظر یكی از مستشرقین كه كتابی در شرح حال دختران پیغمبر نوشته، تختخواب حكم رمز سعادت عروس را داشته است. وی بر این باور است كه چون تختخواب جزو جهیزیه فاطمه نیست، پس آن احترامی را كه بایستی یك دختر خوشبخت در نظر پدر داشته باشد دارا نبوده است.



این استدلال از كجا سرچشمه گرفته؟ و روی چه مدركی است؟ نفهمیدیم.



نویسنده كتاب زندگانی فاطمه نیز از این اظهار نظر تعجب می كند كه چطور تختواب علامت خوشبختی دختر است؟ و چگونه است كه اگر در میان جهیزیه زهرا، تختخواب موجود نبوده، دلیل بر ناخوشبختی او بوده است؟ این پرسشی است كه باید خود «لامانس» حاضر شود و به آن پاسخ دهد. ما كه هرچه جستجو كردیم و هرچه به فكر خود فشار آوردیم چیزی دستگیرمان نشد.



به هرحال جهیزیه ای كه باید از خانه عروس به خانه داماد برود، همین چند قلم و بلكه كمتر از اینها است.



چگونه است كه عروسیِ بهترین و برجسته ترین زنان اسلام و گرامی ترین فرزند پیغمبر باید به این سادگی برگزار



شود و جهیزیه اش از زنان طبقه سوم هم كمتر باشد!



ممكن است پاسخ داده شودكه در آن زمان، هنوز اسلام قوت نگرفته و دست و بال پیغمبر و علی و مسلمانانِ دیگر خالی بود. درست است كه چنین بود ولی این پاسخ قطعی نیست; زیرا در همان زمان هم اگر محمد (صلّی الله علیه وآله وسلّم) مایل بود برای دخترش عروسیِ باشكوهی بگیرد، می توانست. آری می توانست از مسلمانان دیگر قرض كند و جهیزیه مفصلی تهیه نماید و میهمانی مجلّلی راه بیاندازد ولی او می خواست پیروان خود را در عمل از ولخرجی و اسراف و تحمّل هزینه های بیهوده باز دارد.



زن و شوهری كه مقصودشان زندگی با یكدیگر است و نمی خواهند بزرگی و فخر به هم بفروشند و تجمّلِ پدر و مادر را به رخ هم بكشند، همان مقدار جهیزیه لازم دارند كه رفع احتیاجشان كند. در چنین عروسی ای نه داماد توقع دارد پدرعروس به منظور خودنمایی و دشمن كوركنی خود را زیر بار قرض ببرد و خوانچه های متعدد از منزلش راه بیاندازد و نه پدر عروس می خواهد ثروت خود را به رخ دامادبكشدوبه او بفهماند كه با چه كسی وصلت كرده است!



تنها عروسی فاطمه (علیها السلام) نبود كه آنگونه ساده برگزار شد،



بلكه مسلمانان در سال های بعد نیز كه پیشرفت هایی نصیبشان شده بود و درآمدهای كافی داشتند، روش ساده و بسیطی را پیش گرفتند و از حد خود تجاوز نكردند.



خود پیغمبر در سال هفتم هجری، پس از خاتمه نبرد خیبر، با اینكه بهره قابل توجهی از اموال یهودیان برده بود، در شب عروسی صفیّه دختر حُیَیِّ بن اَخْطَب، غذایی كه به مردم داد، ماست جوش بود...!



كسی نمی گوید كه امروز هم باید به همان مشك چرمی و كوزه گِلی و تشك لیف خرما و... اكتفا كرد، ولی این كار را هم با هیچ میزانی نمی توان سنجید كه یك نفر خرج گزافی برای خرید پیراهنی كند، فقط برای اینكه عروس آن را در هنگام عقد یا شب عروسی بپوشد و دیگر مصرفی نداشته باشد! آنهم به این جهت كه چون فلان شاهزاده خانم اروپایی در شب عروسی اش چنین لباسی به تن كرده است.



هزینه های گزافی برای یك پیراهن، برای پوشیدن یك ساعت! در حالی كه در همان شهر و در همان كوچه چندین زن و بچه فقیر زندگانی فلاكت بار و پر مشقتی را سپری می كنند و قادر نیستند با دو متر كرباس بدن خشكیده و سرمازده خود را بپوشند.



شما خواننده گرامی، از آنجا كه نظیر این مسائل را بسیار دیده اید، شاید تعجب كنید كه چرا به چنین مطلب ساده ای این قدر شاخ و برگ می دهم، ولی مطمئن باشید كه گردش روزگار، پس از مدتی ـ كه زیاد هم طول نمی كشد ـ نتایج وخیمی را، كه بر كردار این دسته از مردم بار می شود، در معرض تماشای عموم خواهد گذاشت.



پرگویی نكنیم، راستی هم این حرف ها از بس در عبارت های گوناگون و ضمن جمله های مختلف مكرر شده، یادآوریِ آن در حكم تذكر مطلب عادی است و چندان قابل اهمیت نبوده و گوش ها از شنیدنش خسته می شود، پس بهتر است دنبالش را قطع كرده ادامه ندهیم.



باری، جهیزیه فاطمه مطابق همان سیاهه ای كه از نظر خوانندگان گذراندم، یا چند قلم كمتر از آن، به وسیله عمار و دیگران تهیه شد و در مسجد از نظر پیغمبر (صلّی الله علیه وآله وسلّم)گذراندند. وی اندكی آن ها را با دست خود زیر و رو كرد و آنگاه گفت: خدایا، برای خانواده محمد در این اثاثیه بركت ده!



از زمان خواستگاری تا شب عروسی چه مقدار طول كشیده، دقیقاً معلوم نیست. به گفتار شیعه یك ماه، در



صورتی كه سنیان فاصله را تا یك سال نیز نوشته اند و چون زیاد مورد لزوم نیست از نوشتن گفته های آنها صرف نظر می كنیم.



محمد (صلّی الله علیه وآله وسلّم) به امّ سلمه دستور داد در خانه وی برای علی و فاطمه اتاقی آماده كنند و به علی فرمود: چند نفر را دعوت كن و شامی برای میهمانان آماده ساز، گوشت و نان به عهده ما و خرما و روغن را تو فراهم كن و در پختن و آماده كردن غذا باز خود پیغمبر به علی كمك كرد.



پس از صرف شام، آنگاه كه میهمانان پراكنده شدند محمد (صلّی الله علیه وآله وسلّم)رو به علی (علیه السلام) كرده، فرمود:



دختر پیغمبر به تو مبارك باشد، علی!



فاطمه برای تو خوب زنی است.



فاطمه! علی برای تو خوب شوهری است.(1)



حال به خانه روید و اندكی تأمل كنید تا من برگردم. پس از نماز به خانه علی رفت و آب خواست سپس آن را بر سر عروس و داماد و بر شانه داماد و بر شانه عروس ریخت و در حقّ آنها دعا كرد.(2)